Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بلاغ مازندران»
2024-05-09@08:15:37 GMT

پشت پرده فیلم سیاسی مارموز

تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۴۳۵۰۷

این فیلم با مضمونی کمدی و سیاسی روایتگر داستان زندگی شخصی به نام «قدرت» با بازی حامد بهداد است که سودای رسیدن به قدرت را دارد.به گزارش بلاغ

به گزارش ایرنا، هفته گذشته سه فیلم «مارموز»، «بی‌نامی» و «امین و اکوان» نمایش خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز کردند تا در کنار فیلم سینمایی «اتاق تاریک» که از این هفته اکرانش آغاز شده‌، مخاطبان هنر هفتم با سلیقه‌های مختلف بتوانند آثار مورد علاقه خود را به تماشا بنشینند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما در میان آثار تازه اکران شده فیلم سینمایی «مارموز»، به کارگردانی کمال تبریزی که به نوعی گونه دومی از فیلم سینمایی «مارمولک» است خیلی زود توجه مخاطبان سینما را به خود جلب کرد و در صدر پُرفروش‌های گیشه های سینمای درهفته ای که گذشت قرار گرفت.

از طرفی «بمب؛ یک عاشقانه» به کارگردانی پیمان معادی که در هفته نخست نزدیک به یک میلیارد و نیم فروخته بود، این هفته با یک میلیارد 200 میلیون تومان و کمی کمتر از مارموز با یک پله سقوط در رده دوم پرفروش‌ها قرار گرفت.

«کُلمبوس» ساخته هاتف علیمردانی، «پاستاریونی» ساخته سهیل موفق و «میلیونر میامی» به کارگردانی مصطفی احمدی نیز این هفته به ترتیب در رده سوم تا پنجم پُرفروش‌های هفته قرار گرفتند.

فیلم سینمایی «آستیگمات» به کارگردانی مجیدرضا مصطفوی هم که در نخستین هفته اکران در صدر پرفروش‌ها قرار گرفته بود این هفته توفیق چندانی نداشت و با تنها 111 میلیون تومان در رده هشتم پرفروش‌ها قرار گرفت.

«وای آمپول» به کارگردانی علیرضا محمودزاده هم همچنان کم اقبال در گیشه است و در پنجمین هفته اکران تنها با 110 میلیون تومان به رده نهم رسیده است.

فیلم سینمایی «بی نامی» به کارگردانی علیرضا صمدی نیز در نخستین هفته اکران با فروش 38 میلیونی جایگاهی بهتر از سیزدهمی در فروش هفتگی پیدا نکرد و حالا باید ماند و دید که در ادامه اکران اقبالی به دست خواهد آورد یا خیر.

این فیلم روایتگر داستان زن و شوهری است که سال ها پیش دانشجوی تئاتر بودند و با هم ازدواج می کنند و در یک کافی شاپ مشغول به کار می شوند، اما بر حسب اتفاق یکی از همکاران آنها گم می شود. قهرمان قصه به بهانه یافتن او به دنبال خود نیز در گذشته می گردد و سعی می کند از یک بحران خارج شود.

باران کوثری، حسن معجونی، پوریا رحیمی سام، هوشنگ قوانلو، شهروز دل افکار، مهتاب ثروتی، علی باقری، رضا افشار و محمود نظرعلیان جمع بازیگران این فیلم را تشکیل می دهند.

** صدرنشینی مارموز
اما فیلم سینمایی «مارموز» در نخستین هفته اکران در 79 سالن سینما یک میلیارد و 326 میلیون تومان فروخته است و در صدر پرفروش‌های هفته قرار گرفت.

این فیلم با مضمونی کمدی و سیاسی روایتگر داستان زندگی شخصی به نام «قدرت» با بازی حامد بهداد است که سودای رسیدن به قدرت را دارد.

حامد بهداد، ویشکا آسایش، آزاده صمدی، رضا ناجی، مانی حقیقی، محمد بحرانی، عیسی یوسفی پور، سیاوش چراغی پور، مرتضی زارع، بهزاد قدیانلو، فرهان معین‌زاده همراه با گروه موسیقی «بُمرانی» بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

** یک هفته عاشقانه با بمب
«بمب؛ یک عاشقانه» به کارگردانی پیمان معادی نیز در دومین هفته فروش یک میلیارد و 221 میلیون تومان فروخته است تا در مجموع نیز فروش 2 میلیارد و 711 میلیون تومانی را تجربه کند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: در بحبوحه‌ جنگ ایران و عراق در سال1367، تهران بی‌وقفه بمباران می‌شد. عشق، محبت، امید، زندگی و ترس از مرگ را در رو‌زهای پر اضطراب آن زمان برای مردمی که درگیرجنگ بودند از بین می‌برد. اغلب عشق به سختی درک می‌‍شود اما مرگ واقعیتی است ترسناک. 'بمب؛ یک داستان عاشقانه' نشان می‌دهد که عشق و امید چطورحتی در مواجهه با تاریکی مرگ، راهشان را پیدا می‌کنند. روایت انسان‌هایی است که هیچ‌گاه فرصت عاشق شدن و به دلخواه خود زندگی کردن را نداشته‌ و تنها برای لقمه نانی به سختی کار کرده‌اند. این فیلم روایت انسان‌هایی است که در استبداد زمان و مکان به دام افتاده‌اند اما گویی که آرزوهای برباد رفته‌ی آن‌ها هم‌چنان گریبان‌گیر ما است. گویی با تمام آن آرزوها از دوردست‌ها آمده‌اند و به انتظار هستند که داستانشان روایت شود، یا شاید کسی دوباره آن‌ را زندگی کند: داستانی از عشقی انسانی و ساده.

لیلا حاتمی، پیمان معادی، سیامک انصاری، حبیب رضایی، سیامک صفری، صبا گرگین پور، معصومه قاسمی‌پور، رامین پورایمان، بهادر مالکی‌، شهروز آقایی‌پور، ارشیا عبداللهی، نیوشا جهانی، باران معادی و محمود کلاری بازیگران فیلم سینمایی «بمب؛ یک عاشقانه» هستند.

** و اما کلمبوس
فیلم سینمایی «کُلمبوس» ساخته هاتف علیمردانی نیز در دومین هفته اکران خود در 124 سالن سینما 485 میلیون تومان فروخته است تا در مجموع فروش یک میلیارد و 215 میلیون تومانی را تجربه کند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: در این روزهای سرد، در این روزهای سخت، بروم یا بمانم؟!
فرهاداصلانی، سعیدپورصمیمی، شبنم مقدمی، مجید صالحی با حضور هانیه توسلی و فریده سپاه منصور، گیتی قاسمی، عرفان ابراهیمی، میترا رفیع، فرنوش نیک اندیش، تورج الوند و نیما نیک‌طبع هنرمندانی هستند که در «کُلمبوس» ایفای نقش کرده‌اند.

** نمایش پاستاریونی در 109سالن سینما
فیلم سینمایی «پاستاریونی» به کارگردانی سهیل موفق نیز در سومین هفته فروش خود در 109سالن سینما 406 میلیون تومان فروخته است. این فیلم در مجموع سه هفته نمایش یک میلیارد و 110 میلیون تومان فروخته است.
در خلاصه داستان فیلم سینمایی «پاستاریونی» آمده است: دور پولاتو کش ماست بنداز . کش میچسبه به پول ، موقع خرج کردن سختت میشه پولاتو دربیاری اونوقت کمتر خرج میکنی .....

در این فیلم هنرمندانی چون سام درخشانی، بهاره رهنما، گوهرخیراندیش، محمد نادری، کمند امیرسلیمانی، مهتاب ثروتی، امید روحانی، حمیدرضافلاحی، مهدی باقربیگی و حمید سپیدنام ایفای نقش می‌کنند.

** جای «میلیونر میامی» کجاست؟
«میلیونر میامی» فیلم کمدی اکران این روزهای سینما بر خلاف دیگر آثار این حوزه در دومین هفته فروش در 124 سالن سینما بهتر از 243 میلیون تومان نفروخت و در رده پنجم پرفروش هفته قرار گرفت. این فیلم در مجموع نیز 618 میلیون تومان فروخته است.

در این فیلم هنرمندانی چون حمید فرخ نژاد، علی قربان‌زاده، طناز طباطبایی و صابر ابر، افسانه بایگان و آتیلا پسیانی ایفای نقش می‌کنند.

** دیگر رده ها
دیگر آثار در حال اکران به ترتیب فروش هفتگی از ششم تا یازدهم «پیشونی سفید 2» به کارگردانی سیدجواد هاشمی با 210 میلیون تومان فروش، فیلم‌های «مغزهای کوچک زنگ زده» ساخته هومن سیدی با 114 میلیون تومان فروش، «آستیگمات» ساخته مجیدرضا مصطفوی با 111 میلیون تومان فروش، «وای آمپول» به کارگردانی علیرضا محمودزاده با 110 میلیون تومان فروش، «لازانیا» ساخته حسین قناعت با 60 میلیون تومان فروش و «خانم یایا» ساخته عبدالرضا کاهانی با 51 میلیون تومان فروش هستند.

منبع: بلاغ مازندران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۴۳۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زندگی لاکچری قالیباف زیر ذره بین /رضاخان حزب اللهی‌ها، تکنوکرات می‌شود؟ /۵ پرده از زندگی سیاسی رئیس مجلس

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در گزارشی که سایت فراز منتشر کرده به مقاطع مختلف زندگی قالیباف پرداخته و نوشته است؛

محمدباقرقالیباف، سیاستمداری بدون تعلق سیاسی به یک خط فکری یا اجرایی است؛ عدم ثبات رویکردی او به یک جریان سیاسی یا حتی یک مانیفست سیاسی، تعیین هویت، باورها و خطوط قرمزش درعالم سیاست را مبهم کرده. واکاوی منش و رویکرد سیاسی-اجرایی او نشان می‌دهد، قالیباف بیش ازآنکه عُلقه‌ای به یک تفکر داشته باشد، در سودای این بوده که در بزنگاه‌ها، برخی افراد و طیف‌ها را به خود جلب کند. زمانی ژست جهادی وانقلابی گرفته و صندلی مدیرانش را به چهره‌های حزب اللهی و بسیجی سپرده و زمانی دیگر در قاب مدیری اجرایی تغییر مسیر داده و مدیرانی با رزومه اصلاح طلب و تکنوکرات را منصوب کرده است. عدم ماندگاری چهره‌های هر دو طیف در تیمش نشان می‌دهد، قالیباف نه درپی افزایش بهروه‌وری تیمش که در سودای استفاده ابزاری از نیروهای شاخص و موثر جریان‌های سیاسی باهدف جلب نظر و اعتماد سازی موقت طیف‌های هدفش بوده واعتقادی به آن رویکرد یا باورنداشته است.

چنانکه همیشه و به سهولت مدیران و یاران نزدیکش را قربانی یارگیری‌های جدید سیاسی می‌کند. شاید بیراهه نباشد که بگوییم او افراد و تفکرات را محلل اهداف و آرزوی‌های خود قرار می‌دهد و بی پروا سر آن‌ها گردش و چرخش می‌کند.

جمعی دیگر از منتقدانش نیز معتقدند که رویکرد و مشی سیاسی قالیباف نوستالژی‌فروشی است و با این روش تلاش دارد، نبض هیجانات جامعه را بگیرد و اسب شانسش را زین کند و به مطلوب خود برسد. باوجود گنگ بودن مرام و مسلک سیاسی قالیباف، اما آنچه عیان است اینکه چند صباحی است طی طریق او در عالم سیاست بیش از آنکه با اوج گیری همراه باشد رو به افول وسقوط است. به نظر می‌رسد که نگاه ابزاری قالیباف به سیاست و عدم پایبندی او به یک جریان فکری مشخص، او را به چهره‌ای غیرقابل اعتماد میان جریان‌های سیاسی و فردی طالب قدرت در عالم سیاست بدل کرده است.

اما «محمد باقر قالیباف کیست وچرا به جای اینکه به عنوان مدیری با سابقه و دارای بدنه اجتماعی مشخص و رویکردی قوام یافته در نظام جمهوری اسلامی صاحب نام و اعتبار شود، شیب سقوط و افول را در پیش گرفته؟» این پرسشی است که پاسخ آن را در این گزارش با بررسی رزومه سیاسی محمد باقر قالیباف در ۵ پرده بررسی کرده‌ایم.

محمد باقر قالیباف کیست؟

زاده طرقبه است و اول شهریورماه که برسد ۶۳ می‌شود. از ۲۱ سالگی در جمهوری اسلامی صاحب عنوان شد و در ۴۴ سالگی سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و وارد مسیر پر فراز و فرود سیاست شد؛ مسیری که این روزها روی سختش را به او نشان داده و هفته‌هاست با بزرگترین چالش حیات سیاسی‌اش دست به‌گریبان است و برای ابقا در کرسی ریاست مجلس بی وقفه تقلا می‌کند.

درپرونده‌های عظیمی، چون هلدینگ یاس، املاک نجومی، بانک سرمایه، ارتشا و پولشویی عیسی شریفی قائم مقام ۱۲ ساله‌اش، رشوه ۶۵ میلیارد تومانی به نماینده مجلس و حتی داغ‌ترین پرونده این روزهای کشور یعنی باغ ازگل و داستان عجیب حوزه علمیه منتسب به کاظم صدیقی، همگی ردی از دوره مدیریتی قالیباف وجود دارد.

در ۳ انتخابات ۸۴، ۹۲ و ۹۶ رسما اعلام کاندیداتوری کرد و ماحصلش ۲ باخته و یک انصراف تحمیلی شد. قالیباف در دو انتخابات ۸۸ و ۱۴۰۰ هم توصیه به نیامدن گرفت و بیرون گود منتظر بهبود شرایط ماند.

همین حالا هم تحلیلگران سیاست داخلی کشور معتقدند هدف قالیباف برای ماندن در کرسی ریاست مجلس پس از باخت بزرگش در انتخابات اسفندماه گذشته، تحقق آرزوی رییس جمهور شدنش است.

باوجود تکرار این دو شاخصه در رزومه قالیباف، اما هویت سیاسی و تشکیلاتی او سیال است و بیراهه نیست، اگر بگوییم جیوه‌ای عمل کرده. یعنی در هر دوره سازی متفاوت زده و به قالب آن درآمده. زمانی خود را «رضا خان حزب اللهی‌ها» نامیده و با لباس خلبانی مقابل رقبا عرض اندام کرده و زمانی هم سودای تصاحب آرای خاکستری به سرش افتاده و خودش را تکنوکرات جلوه داده. روزگاری هم شعارمرد میدان بودن سر داده است. اخیرا هم با چفیه‌ای که در بزنگاه‌ها و میتینگ‌های سیاسی بر گردنش می‌نشاند، سودای انقلابی‌گری دارد.


پرده اول؛ از لباس رزم تا ناظم امنیتی

سال ۶۱، دربحبوحه جنگ ایران و عراق فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا شد. پس از جنگ به سپاه پاسداران پیوست و به ریاست قرارگاه خاتم الانبیا و فرماندهی نیروی هوایی سپاه رسید تا اینکه در سال ۷۹ به فرماندهی نیروی انتظامی منصوب شد. حضور در نیروی انتظامی دوران اوج محمدباقر قالیباف بود. ایجاد دفاتر ملاقات مردمی در نیروی انتظامی، راه‌اندازی پلیس ۱۱۰ و... از جمله اقدامات او در نیروی انتظامی بود. اوهمچنین مبدع طرح امنیت اخلاقی در نیروی انتظامی بود و در گامی فراتراز این طرح، در دوره‌ای او جمعی از هنرمندان، نویسندگان و روشنفکران به اداره اماکن احضارشدند. رویکردی که به فرماندهی نوگرایانه قالیباف چاشنی امنیتی هم اضافه می‌کرد.

قالیباف همزمان با فرماندهی‌اش بر نیروی انتظامی در سال ۸۳ با حکم رئیس دولت اصلاحات به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز رسید. جایگاهی که حواشی‌اش ۱۳ سال بعد به یک عنوان اتهامی علیه او بدل شد. در پایان اولین پرده زندگی سیاسی قالیباف، او فروردین سال ۸۴، سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و برای حضور در کارزار نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از فرماندهی نیروی انتظامی استعفا کرد.

پرده دوم؛ رضا خان حزب اللهی‌ها، تکنوکرات می‌شود

خرداد سال ۸۴ محمدباقرقالیباف با ادعای «من رضاخان حزب اللهی‌ها هستم» وارد کارزار نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد. او تصور می‌کرد با بازسازی شمایل نیروی انتظامی می‌تواند روی موج نوستالژی تاریخی رضاخان سوار شود. چنانکه بنرهایی از او با لباس فرم خلبانی (تیپ کادری) درسطح شهرنقش بسته و برخی از هوادارنش نیز به مزاح با شعار «هم خوشگله هم بوره خود رئیس جمهوره» سعی در جلب‌نظر طبقه متوسط به او را داشتند.
نوستالژی فروشی قالیباف و یارانش از عزم رضاخانی در مصاف با دیگر رقبایش دیده نشد و او دراین انتخابات پس از محمود احمدی نژاد، مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی، چهارم شد.

شهرداری با کت‌وشلوار تکنوکراتی

انتخابات تمام شد و قالیباف رزومه کاپیتانی و عزم رضاخانی‌اش را بایگانی کرد و وقتی با ۸ رای از ۱۵ رای شورای شهر سوم تهران به شهرداری پایتخت رسید، کت‌وشلوار برتن کرد و در قامت مدیر اجرایی درآمد؛ ردایی که سه دوره برای او ماندگار شد و مدیریت شهر تهران را تا ۱۲ سال به نام او زد. تا زمانی که با تصاحب کامل شورای شهر پنجم از سوی اصلاح طلبان در سال ۹۶ او شهرداری را واگذار کرد. اگرچه در زمان شهرداری قالیباف پرونده‌های هلدینگ یاس و املاک نجومی رسانه‌ای شده بودند، اما پس از خروجی قالیباف از شهرداری تهران حجم عمده فساد شکل گرفته طی آن ۱۲ سال از سوی محمدعلی نجفی شهردار تهران فاش شد. نجفی در گزارشی به شورای شهر از بدهی ۵۲ هزار میلیارد تومانی شهرداری سابق که برای مجموعه جدید به ارث گذاشته شده در کنار ۳۴ هزارمیلیارد تومان تعهد پرداخت به پیمانکاران، استخدام ۱۳ هزار نفر در آستانه انتخابات و... پرده برداشت.

پرده سوم؛ از ترک موتور ۱۰۰۰ با چوب تا غائله ۴ درصدی‌ها

قالیباف از سال ۸۴ تا ۸۸ مشغول شهرداری تهران بود و با آمدن میرحسن موسوی به عرصه دهمین دوره انتخابات بیرون گود نشست و نظاره‌گر رقابت‌ها بود. ۴ سال بعد، اما بازهم سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و خود را مقابل حسن روحانی قرار داد.

سال ۹۲ تصورش این بود که به دنبال افتتاح پروژه‌های مکرر عمرانی در شهرتهران و حواشی انتخابات سال ۸۸ و سرخوردگی بخش از طبقه متوسط، در قامت یک مدیر کت‌وشلواری درمقابل یک رقیب ملبس به لباس روحانیت و کاندیدای نه چندان محبوب طیف پایداری بازمانده ازدولت معجزه هزاره سوم یعنی سعید جلیلی، می‌تواند در جذب آرای خاکستری موفق باشد. به همین دلیل در مصاف با حسن روحانی و درتقابل با سعید جلیلی سعی در اتخاذ مشی دوگانه در این انتخابات داشت که نه به کام طیف خاکستری خوش آمد و نه مقبول جریان حزب اللهی‌ها افتاد. به ویژه اینکه رقبای درون جریانی‌اش با افشای فایلی از او در روزهای پایانی انتخابات، تناقض کارنامه سیاسی و ادعاهای انتخاباتی او را عیان کردند.

فایل منتشر شده مربوط به سخنرانی او در جمع دانشجویان بسیجی با موضوع حوادث کوی دانشگاه در سال ۷۸ بود. قالیباف دراین فایل گفته بود: «حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامه‌ای را که نوشته شد، من نوشتم (اشاره او به نامه فرماندهان سپاه به سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور وقت است). بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی، ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم، آن جایی که لازم باشد، بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم. جزو چوب زن‌ها هستیم. افتخار هم می‌کنیم...». به این ترتیب ۹۲ هم سال شانس قالیباف نبود و او باز هم باخت.

سال ۹۶؛ از لوله کردن دانشجویان درحملات گازانبری تا پرونده سال ۸۴ قالیباف در شعام

عشق قالیباف به رئیس جمهور شدن آنقدر دو آتشه بود که شکست دوباره‌اش او را دلسرد نکرد. او ۴ سال بعد، درحالی که همچنان شهردار تهران بود، بازهم کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری شد و این بار با راه انداختن غائله ۴ درصدی‌ها سودای فسادستیزی، پاکدستی و مردمی بودن را جایگزین شعارهای قبلی‌اش کرد. درهمین انتخابات بود که در پاسخ به اتهامات اوعلیه رویکرد اقتصادی دولت یازدهم، حسن روحانی علیه او دست به افشاگری زد. روحانی در مناظره تلویزیونی کاندیداها خطاب به قالیباف، به پرونده‌ای اشاره کرد که برای برملا نشدن آن اصطلاحا «مردانگی» کرده بود. اگر چه حسن روحانی اشاره‌ای به ماهیت پرونده نکرد، اما گفت: «بعضی از نکات را اصلا مایل نیستم بیان کنم، اما مجبورم به ملت شریف ایران بگویم. من اگر پرونده سال ۸۴ آقای قالیباف که دست من بود و نگذاشتم پرونده بشود و دعوا کردم با بعضی‌ها در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی (شعام) که نباید کسی مطلع شود اگر آن مردانگی را نکرده بودم هم اکنون شما اینجا ننشسته بودید.»

تنها دقایقی پس از سخنان روحانی، گمانه‌زنی‌ها در خصوص «پرونده سال ۸۴ قالیباف» آغاز شد. از کشته شدن ۷ نفر در ماجرای مسابقه فوتبال، رشوه ۲۰ میلیونی، قاچاق ۷۰۰ میلیونی سوخت در سیستان و... همه در کف رسانه‌ها مطرح شدند. اما یادآوری توییت عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات مبنی بر اینکه «چرا گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره نقش پول‌های کثیف در انتخابات ۸۴ منتشر نمی‌شود؟» گزاره اصلی را نمایان کرد.

البته که پاسخ کوبنده حسن روحانی، قالیباف را از تک وتا نینداخت و او در ادامه مانورهای تبلیغاتی‌اش با پیوستن به کمپین «فرزندت کجاست؟» اتهاماتی را علیه جمعی از وزرای روحانی مطرح کرد.

او سپس فهرست اموال خود و اسحاق قالیباف فرزند تحت تکفلش را رسانه‌ای کرد؛ فهرستی که کذب بودنش ۶ سال بعد با افشای حساب بانکی اسحاق قالیباف همگان را شوکه کرد. اسفندماه سال گذشته با افشای پرینت حساب اسحاق قالیباف پسرکوچک سردار خلبان در ماجرای رد درخواست اقامتش ازسوی دولت کانادا، عیان کرد که ادعای او درباره حساب یک میلیون تومانی پسرش به عنوان تنها فرزند تحت تکفلش درسال ۹۶ دروغ بوده. یعنی درست همان روزها موجودی حساب بانک پاسارگاد اسحاق قالیباف ۲۹۵ هزار دلار یعنی بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بوده است.

پرده چهارم؛ زندگی لاکچری

اگرچه قالیباف در سال ۹۶ کرسی ریاست جمهوری و شهرداری تهران را به موج امید اصلاحات باخت، اما بازهم دلسرد نشد و دو سال بعد یعنی در سال ۹۸ در اوج سرخوردگی بدنه اجتماعی جریان امید در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی کاندیدا شد و در انتخاباتی با نرخ مشارکت ۲۶ درصدی در تهران، به عنوان رای اول تهران به بهارستان رسید. در حالی که درانتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف با یک میلیون ۶۰۸ هزار رای به عنوان رای اول تهران وارد مجلس شده بود.

او درمجلس یازدهم به ریاست رسید. ریاستی که بازهم مانع طرح شایعه کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نشد. به ویژه اینکه در سال ۹۹ نیز بعد از ترور شهید قاسم سلیمانی، لباسی شبیه به حاج قاسم را بر تن کرد و با انتشار عکس‌ها و خاطراتش با سردار سلیمانی درصدد بازنمایی اقدامات انقلابی ایام رزمندگی‌اش برآمد. روندی که منتقدانش آن را به تحرکات انتخاباتی او تعبیر می‌کردند. این تحرکات که به افشای سبک زندگی لاکچری او و فرزندانش در همان سال منجر شد و غائله سیسمونی گیت (خرید حجم زیادی وسایل سیمسونی دخترش مریم از ترکیه) و مدارس لاکچری الیاس پسرارشدش در تهران و کیش را به کف شبکه‌های مجازی کشاند. افشاگران او که از جامعه عدالتخواهان بودند قالیباف را به «ریا و تشرع دروغین» متهم کردند و گفتند این سبک زندگی با ساده‌زیستی و تشرع جریان انقلابی و حزب اللهی همخوانی ندارد و چگونه می‌توان با این تناقض رویکردی به او به عنوان شاخصه یک جریان اعتماد کرد؟

در نهایت اسفندماه سال ۹۹ و به توصیه بزرگان اصولگرا به نفع ابراهیم رئیسی از حضور در انتخابات انصراف داد و بازهم ناکام ماند و این بار در رقابتی غیررسمی به رئیسی باخت.

پرده پنجم؛ بلوای درخواست اقامت اسحاق قالیباف از کانادا و سقوط ۴ پله‌ای سردار

او در مجلس ماند، اگرچه شیوه عملکردی و رودرویی چراغ خاموشش با دولت و افشای انبوهی از ناگفته‌های رویکردی و مدیریتی او همچون ماجرای سیمسونی گیت، تراول گیت، ماجرای شاسی بلندها و... جایگاه سیاسی و ریاست او را بر مجلس را نزد جریان انقلابی که از سال ۹۶ به آن پیوسته بود، سست‌تر از پیش کرد.

چنانکه در دو هفته منتهی به انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی تعدد افشاگری‌ها علیه او از ماجرای رد درخواست اقامت اسحاق پسرکوچکش درکانادا و سرقت ۷ کیلو طلا از منزل الیاس، پسرارشدش در سال ۱۴۰۰ و حذف چهره‌های شناسنامه‌دار جریان حزب‌اللهی از دایره نزدیکانش، جریان انقلابی را مقابلش قرار داد و سبب سقوط ۴ پله‌ای او درانتخابات شد. قالیباف در این دوره از انتخابات تنها ۴۴۷ هزار رای به دست آورد و آرایش نسبت به دوره قبل ۸۱۷ هزار رای کاهش یافت. او این بار نه به حسن روحانی یا ابراهیم رئیسی که به محمود نبویان، امیرحسین ثابتی و حمید رسایی باخت.

سال ۱۴۰۲، سال سقوط قالیباف از جریان انقلابی و رویگردانی بدنه اجتماعی‌اش بود. سقوطی که سبب طرح بحث انصراف او از حضور در مجلس از سوی جمعی از مشاورانش شد، اما طمع ماندگاری در قدرت مانع از انصراف او شد. حالا چند هفته‌ای است که باز هم ایده جذب رای نمایندگان مستقل و اصلاح طلب حاضر در مجلس دوازدهم مجددا او را به فکر چرخش و گردش از راست به چپ کرده است. گردشی که بار دیگر منجر به بی اعتمادی بیش از پیش حزب اللهی‌ها به او خواهد شد.

حال باید منتظر ماند و دید سرانجام تز جدید حلقه مشاوران سردار چیست و پرده ششم زندگی «رضاخان حزب اللهی» سال ۸۴ و فرمانده شورای ائتلاف نیروهای انقلاب ۵ سال اخیر را به کدام سمت‌وسوی خواهند کشاند؟

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903913

دیگر خبرها

  • «شب» را در افق تماشا کنید!/ پخش چند فیلم مناسبتی در تلویزیون
  • «اخت الرضا» و «همه دختران من» در آخر هفته تلویزیون
  • فیلم سینمایی «آبی روش» پروانه نمایش گرفت
  • «آبی روشن» پروانه نمایش گرفت
  • «آبی روشن» پروانه نمایش گرفت/ اکران به زودی در سینماها
  • زندگی لاکچری قالیباف زیر ذره بین /رضاخان حزب اللهی‌ها، تکنوکرات می‌شود؟ /۵ پرده از زندگی سیاسی رئیس مجلس
  • «خدای جنگ» حسین دارابی مجوز ساخت گرفت
  • «اخت الرضا» راهی شبکه نمایش خانگی شد
  • بهادر زمانی بازیگر نقش همایون در سریال قطب شمال کیست + بیوگرافی
  • تصاویر کمتر دیده شده از مصطفی زمانی و خانم بازیگر در یک فیلم سینمایی |‌ زمان اکران اعلام شد